کد مطلب:106704 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:166

حکمت 002











[صفحه 404]

بیست و یك سخن از سخنان مربوط به ادب و ترغیب بر مكارم اخلاق به شرح زیر: (خود را خوار كرد آن كه طمع را پیشه ساخت. تن به ذلت داد، هر كه گرفتاری خود را ابراز كرد. در نزد خود بی ارزش است آن كه زبانش را فرمانروای خود ساخته است. اول- خود را خوار كرد، آن كه طمع را پیشه ساخت. این سخن جهت برحذر ساختن از طمع است كه مخالف فضیلت قناعت می باشد، با یادآوری پیامدهای طمع، از قبیل خوار ساختن و پست كردن خود. توضیح آن كه چشم طمع داشتن به مال دیگران، باعث نیازمندی بدیشان و كرنش در برابر آنهاست، و این خود انگیزه ی پستی در نظر آنان، و افتادن از چشم آنهاست. صفت استشعار را استعاره برای پیوستگی و مباشرت طمع، نسبت به قلب آدمی همانند لباس زیر كه مباشر و پیوسته به جسم است. دوم- تن به ذلت داد، آن كه گرفتاری خود را ابراز كرد. و این سخن نیز، به منظور برحذر داشتن انسان از شكایت بردن از تهی دستی و گرفتاری اش به نزد مردم است، به وسیله ی یادآوری تن در دادن به ذلت و خواری كه در پی دارد. سوم- در نزد خود بی ارزش است، آن كه زبانش را فرمانروای خود ساخته است. این سخن دوركننده ی انسان از پرحرفی بدون فكر و مراجعه به عقل است، چون این عمل

دلیل بر پستی و بی ارزشی انسان در نزد خویشتن است، اما در دنیا پرحرفی گاهی باعث نابودی می شود، و به همین اشاره دارد سخن شاعر كه می گوید: احفظ لسانك ایها الانسان لا یلدغنك انه ثعبان كم فی المقایر من قتیل لسانه كانت تهاب لقاءه الاقران و اما در آخرت، به دلیل حدیث نبوی: (آیا چیزی جز محصول زبان مردم، باعث به رو درافتادن آنان در آتش دوزخ است). و هیچ ذلتی برای انسان بالاتر از هلاكت وی نیست. واژه ی تامیر (فرمانروا ساختن)، را استعاره آورده است برای مسلط كردن زبان آدمی، بر آنچه باعث آزار روح است، بدون توجه به آنها، چنان كه گویی مجبور به گفتن آنها شده است.


صفحه 404.